جماعتهای مسلمان لازم است تغییر و بهبودی مستمر را جزو برنامههای اصلی کار خود قرار دهند تا بتوانند با روند پرشتاب پیشرفتهای علمی، تکنولوژیکی و مدیریتی دنیای امروز هماهنگ و همگام گشته و از قافله عقب نمانند. بدیهی است در راه دستیابی به این اهداف ضروری است از هر جدید مفید و هر قدیم اصیلی استقبال کنند. به جوانان با استعداد بها دهند و جایگاه دهند و از تجربهی ارزشمند افراد پیشکسوت برای بقا و پویایی جماعت بهرهبرداری کنند.
باید بپذیریم که در بیشتر موارد جوانترها شناخت بهتری از فناوریهای نوین نظیر فنآوری اطلاعات و ارتباطات و.... داشته و تعامل بهتری با آنها دارند، از سوی دیگر، اگر بخواهیم از افراد با استعداد استفاده نمائیم، باید شرایط مطلوبی محیطی را برای رشد و شکوفایی و فعالیت آنان فراهم سازیم بنابراین لازم است مدیران ارشد جماعت ضمن توجه ویژه به جوانان، شرایط را برای پیشرفت و شکوفایی هرچه بیشتر خلاقیتهایشان فراهم نمایند.
نکته قابل توجه مدیران ارشد این است که اصولاً افراد جوان به واسطهی قالبهای ذهنی و فضای فکری متفاوت و تغییریافته نسبت به نسلهای قدیم انتظارات متفاوتی نیز از جماعت و مدیران کلان جماعت دارند.
بیشتر جوانان یک افق ذهنی سه تا پنجساله برای خود در نظر میگیرند، یعنی اگر پس از سه تا حداکثر پنج سال از شروع به فعالیتشان تغییر عمده و محسوسی در وضعیت کمی و کیفی خود احساس نمودند، میمانند و ادامه میدهند در غیر این صورت دستکم میخواهند جای خود را تغییر و به جمع دیگری منتقل شوند یا مستقل کار کنند. لذا مدیران ارشد باید شرایطی را فراهم آورند تا جوانان بااستعداد و خلّاق تحت مدیریتشان بهترین سه تا پنج سال خود را تجربه نمایند و به تعبیری یک پیمان و تعهد موفقیتآمیز را متعهد گردند.
یکی از مؤثرترین راهکارها پیادهسازی صحیح سامانهی مدیریت دانش و تغییر است که میتواند در فراهم نمودن فضای مطلوب و جذاب برای افراد مستعد و جلوگیری از خروج آنها از جماعت نقش مؤثری ایفا نموده و زمینههای انگیزشی مناسبی را برای آنان فراهم آورند.
جوانان مستعد میخواهند سوابق کاری خوبی کسب نموده و مهارتهای شخصیتی و اجتماعیشان را رشد دهند تا زمانی که احساس کنند در کنار جماعت و حمایتهای جماعت از آنان چنین فضایی برایشان فراهم است و درحال رشد و تعالی هستند مطمئناً با جماعت خواهند بود و کارکردن با جماعت را مایهی عزت و افتخار میدانند.
لذا باید انتظارات متفاوت نسلهای جدید را به رسمیت شناخت و شیوهی مدیریتی جماعت با آنان وفق داده شود. بنابراین، این شناسایی استعدادها مهم است و اولویتبندی آنها برای اینکه فرد مناسب در مکان مناسب قرار داده شود از اهمیت ویژهای برخوردار است.
همچنین افراد مستعد انتظار رفتاری متفاوت را از مدیران ارشد جماعت دارند زیرا تا زمانی که مدیران کلان جماعت با همه یکسان رفتار نمایند و همه را به یک چشم بنگرند افراد مستعد حاضر نخواهند شد استعداد و خلاقیتشان را در مورد جماعت بکارگیرند چرا که در ازای این کار دستکم اتتظارشان این است که تلاش و تفاوتشان دیده شود و مورد تأیید و تشویق قرارگیرد. از سوی دیگر افراد جوان می خواهند رشدکنند و یادگیری مستمر داشته باشند و آنچه پیشکسوتان در طی سالها تجربه کرده و آموختهاند را بیاموزند پس ضرورت دارد که فضای جماعت به دانشگاهی تبدیل شود تا تمام افراد از افراد جدیدگرفته تا افراد باسابقه و قدیمی مدام در حال یادگیری و یاد دادن باشند و این خود تضمینکننده پویایی جماعت است. محیطی که همه از یکدیگر بیاموزند و به ارتقای دانش و تجربه یکدیگرکمک کنند و تعاملات سازندهای میان نسلهای جدید و قدیم برقرار گشته و یادگیری فردی به یادگیری جمعی مبدل شود. و این یعنی همان مدیریت دانش تغییر. همچنین باید بدانیم که اطلاعات، سیاه و سفید و بدون رنگ هستند و تنها زمانی شفاف و نورانی خواهند شد که با دیگران تبادل شده و تبدیل به دانش و خرد جمعی شوند. این وقفه و فرهنگ باید در جماعتها نهادینه شود زیرا تبادل دانش قدر افزاست و موجب اعتبار و ارزش تکتک افراد در زنجیرهی تبادل اطلاعات و معلومات خواهند شد.
پس دانش باید توزیع و مدیریت شود و در عین حال باید آنچه را که نمی دانیم کشف کنیم. نکتهی دیگر این است که اگر شخص مستعدی از پیکرهی جماعت به هر دلیلی جدا میشود نباید او را به راحتی رها کرد بلکه باید ارتباط با او حفظ شود و با حسن تعامل و تحمل زمینه بازگشت مجدد او به جماعت فراهم شود. لذا اگر جماعت افراد مستعد را درک نماید و تجربههای خود را به آنان منتقل کند و امکانات مورد نیاز جهت پیشرفت آنها را فراهم سازد آنان نیز باکمال میل و با احساس تعهد کامل درکنار جماعت خواهند ماند و به بودن و کارکردن با جماعت افتخار خواهندکرد.
نظرات